دلتنگ سیدمهدی
وقتی نیستی
دلتنگی ام را روی کاغذ می ریزم
و چون سوزن با نوک مدادم به خیالت
فرو می روم
و شروع می کنم به نوشتنت
به دوست داشتنت
به خواستنت
به بهانه هایم که پلکهایم را خیس می کند
و ، وجودم را به اندازه ی یک شب بخیر
تا سپیده های یاسِ خیالت درگیرِ
نبودنت می کند..??